خواب
خواب مستی ترا دیده ام ای شور و شرم
عارض ماه تو شستم همه با چشم ترم
عشق من هستی و دوری ز برم
یاد من باش همیشه جگرم ، نیشکرم
من که افتاده ابروی کمان تو شدم
تو چو شاهین و منم آهوی کوه و کمرم
تیر عشقی زده ای بر دل و بر بال و پرم
اوفتادم که کشی دست نوازش به سرم
منظومه سلمان