آسمان آبی

آسمان آبی

شعر وادب و خاطره
آسمان آبی

آسمان آبی

شعر وادب و خاطره

نکته ای چند

نکته ای چند

هر که با پاکدلان، صبح و مسائی داد
دلش از پرتو اسرار، صفائی دارد
زهد با نیت پاک است، نه با جامه پاک
ای بس آلوده، که پاکیزه ردائی دارد
شمع خندید بهر بزم، از آن معنی سوخت
خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
سوی بتخانه مرو، پند برهمن مشنو
بت پرستی مکن، این ملک خدائی دارد
هیزم سوخته، شمع ره و منزل نشود
باید افروخت چراغی، که ضیائی دارد
گرگ، نزدیک چراگاه و شبان رفته بخواب
بره، دور از رمه و عزم چرائی دارد
مور، هرگز بدر قصر سلیمان نرود
تا که در لانه خود، برگ و نوائی دارد
گهر وقت، بدین خیرگی از دست مده
آخر این در گرانمایه بهائی دارد
فرخ آن شاخک نورسته که در باغ وجود
وقت رستن، هوس نشو و نمائی دارد
صرف باطل نکند عمر گرامی، پروین
آنکه چون پیر خرد، راهنمائی دارد


اخترچرخ ادب پروین اعتصامی    
نظرات 2 + ارسال نظر
Baran چهارشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1399 ساعت 11:38 https://haftaflakblue.blogsky.com/

درود بر شما همتباری عزیز و گرامی.سپاس از لطف بسیار تان.شرمنده ام کردین بزرگوار
با اجازه شما وبلاگ شما پیوند شد.در پناه خداوند به اتفاق عزیزان عزیزتان سلامت وشاد باشیدهمیشه
سپاس از آرزوی نیک تان

درود بر شما
از حسن نظر شما سپاسگزارم با آرزوی سلامتی برای شما و خانواده محترم

پروفسور دوشنبه 4 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 10:06 http://otagham.blogsky.comح

حس میکنم خیلی به موقع بود، خوندن این شعر زیبا!
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد