-
شعر زیبای (تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته )که با صدای آقای قمیشی دلنشین تره!
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1392 23:36
تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخت خوشبخته جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست جواب هم صدایی ها پلیس ضد شورش نیست نه بمب هسته ای داره نه بمب افکن نه خمپاره دیگه هیچ بچه ای پاشو روی مین جا نمیذاره همه آزاد آزادن همه بی درد بی دردن تو روزنامه نمی خونی نهنگا خودکشی کردن جهانی رو تصور...
-
یار دبستانی
چهارشنبه 30 بهمنماه سال 1392 13:17
یار دبستانی من با من و همراه منی چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه ترکه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علف هاش خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دل های آدماش دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه کی می تونه جز من و تو درد ما رو چاره کن یار دبستانی من با...
-
اشک من هویدا شد
چهارشنبه 30 بهمنماه سال 1392 13:09
اشک من هویدا شد ، دیده ام چو دریا شد در میان اشک من ، سایه تو پیدا شد موج آتشی از غم ، زان میانه برپا شد اشک من هویدا شد ، دیده ام چو دریا شد * تو برفتی وفا نکرده ، نگهی سوی ما نکرده نکند ای امید جانم ، که نیایی خدا نکرده به یاری ِ شکستگان چرا نیایی ؟ چه بی وفا ، چه بی وفا ، چه بی وفایی به یاری شکستگان چرا نیایی؟ چه...
-
تاکی به تمنای وصال تو یگانه
سهشنبه 1 بهمنماه سال 1392 19:26
تاکی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟ ای تیر غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد در میکده رهبانم و در صومعه عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه...
-
شعر زیبایی از زنده یاد اختر چرخ ادب پروین اعتصامی
پنجشنبه 26 دیماه سال 1392 10:46
گرگ و سگ پیام داد سگ گله را، شبی گرگی که صبحدم بره بفرست، میهمان دارم مرا بخشم میاور، که گرگ بدخشم است درون تیره و دندان خون فشان دارم جواب داد، مرا با تو آشنائی نیست که رهزنی تو و من نام پاسبان دارم من از برای خور و خواب، تن نپروردم همیشه جان به کف و سر بر آستان دارم مرا گران بخریدند، تا بکار آیم نه آنکه کار چو شد...
-
الهی خون شوی ای دل
سهشنبه 17 دیماه سال 1392 09:28
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من خیال خود به شبگردی ، به زلفش دیدم و گفتم رقیب من چه می خواهی تو از جان حبیب من نهیبی می زدم با دل که زلفت را نلرزاند ندانستم که زلفت هم ، بلرزد با نهیب من خوشم من با تب عشقت ، طبیب آمد جوابش کن حبیبم ، چشم بیمار تو بس باشد طبیب من در آن زلف...
-
متن ترانه " همای "
پنجشنبه 21 آذرماه سال 1392 11:34
کعبه ... بـه گـرد کعبـه می گـردی پریشان کـه وی خود را در آنجا کرده پنهان اگــر در کعبــه می گـــردد نمـایـان پس بگرد تا بگردی بگرد تا بگردی در اینجا باده مینوشی ، در آنجا خرقه می پوشی ، چرا بیهوده میکوشی در اینجا مـــــردم آزاری ، در آنجا از گنـــــــــــــه عاری ، نمی دانم چه پنداری در اینجــا همـــدم و همسایــــه ا...
-
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1392 10:11
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد نیست دیگر بخرابات خرابی چون من باز خواهی که مرا سیل دمادم ببرد حال آن خسته چه باشد که طبیبش بزند زخم و بر زخم نمک پاشد و مرهم ببرد پاکبازی که تو خواهی نفسی بنوازیش نه عجب باشد اگر صرفه ز عالم ببرد آنکه بر دامن احسان تواش دسترسی است بدهان خاکش اگر نام ز...
-
یک شعر از جامی
سهشنبه 2 مهرماه سال 1392 21:21
عشق آرند که واعظی سخنور برمجلس وعظ سایه گستر از دفتر عشق نکته میراند وافسانه عاشقان همه خواند خرگم شده ای براوگذر کرد وزگمشده خودش خبر کرد زد بانگ که کیست حاضر امروز کزعشق نبوده خاطرافروز برخاست زجای ساده مردی هرگز زدلش نزاده دردی خرگم شده را بخواند کای یار اینک خـر تو بــــیار افسار جامی
-
کلسترول بالا به چه معنی است؟
پنجشنبه 2 خردادماه سال 1392 09:45
کلسترول بالا به چه معنی است؟ کلسترول بالا به افزایش میزان کلسترول در خون گفته می شود. کلسترول ماده ای شبیه به چربی است که به صورت طبیعی در دیواره سلولها وجود دارد. بدن با استفاده از کلسترول برخی هورمونها، ویتامین دی، و اسیدهای صفراوی که به هضم غذا کمک می کنند را می سازد. اگر مقدار کلسترول خون بیش از حد شود، می تواند...
-
درخت دوستی
پنجشنبه 2 خردادماه سال 1392 09:29
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد چو مهمان خراباتی به عشرت باش با رندان که درد سرکشی جانا گرت مستی خمار آرد
-
سعی و صفا و مروه
یکشنبه 29 بهمنماه سال 1391 10:13
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 من آمدم دراین جا کز تو جدا نگردم از غیر بگسلم دل گرد خطا نگردم گسترده در مسیرم صد دام و دانه شیطان دستم بگیر یارب تا مبتلا نگردم کردی تو در تن من احرام پادشاهی یا رب عناینتی کن کز تو گدا نگردم خواندی مرا بسویت بهر طواف کویت شاید زآبرویت گرد ریا نگردم من بیشم و کمم...
-
میلادفرخنده خاتم النبیین و رییس مذهب حضرت امام جعفر صادق ع مبارک
پنجشنبه 20 بهمنماه سال 1390 21:57
دلت شادو لبت خندان بماند برایت عمر جاویدان بماند خدا را میدهم سوگند بر عشق هر آنخواهی برایت آن بماند بپایت ثروتی افزون بریزم که چشم دشمنت حیران بماند تنت سالم سرایت سبزه باشد برایت زندگی آسان بماند تمام فصل سالت عید باشد چراغ خانه ات تابان بماند
-
باز باران
شنبه 3 دیماه سال 1390 21:18
بــاز بــــــاران باز باران, با ترانه, با گهرهای فراوان می خورد بر بامِ خانه * من به پشتِ شیشهْ تنها ایستاده: در گذرها رودها راه اوفتاده. * شاد و خرّم یک دو سه گنجشکِ پرگو باز هر دم می پرند این سو و آن سو * می خورد بر شیشه و در مشت و سیلی آسمان امروز دیگر نیست نیلی * یادم آرد روزِ باران گردشِ یک روز دیرین خوب و شیرین...
-
اندرزهای شکسپیر برای لذت از زندگی
یکشنبه 20 آذرماه سال 1390 11:10
William Shakespeare Said : ویلیام شکسپیر گفت : I always feel happy, you know why ? من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟ Because I don't expect anything from anyone برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم Expectations always hurt ... انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ... Life is short ... زندگی کوتاه است ... So love your...
-
گیسوی دلبر
چهارشنبه 22 تیرماه سال 1390 09:06
گیسوی دلبر سحر پرسیدم از گیسوی دلبر که تو خوشبوتری یا مشک عنبر بگفتا فایزا می رنجم از تو مرا با مشک میسازی برابر فایز دشتستانی
-
روز میلادحضرت زهرا (س) روز مادر به همه مادران مبارکباد
سهشنبه 3 خردادماه سال 1390 11:33
ای روشنی قلب من و دیدگان من عشق وصفا ومهرومحبت نشان تست ای پرتو امید به دل ناتوان من مادر که از وجود تو است هستی تنم ای جان من، فرشته من ،همزبان من مادر ز مهر تو به دلم آرزو دمید ای گلشن خجسته من گلستان من جبران زحمتت نتوانم به سر کنم ای چلچراغ وادی نام و نشان من شبهای بی ستاره تو بودی انیس دل ای نور تابناک و مهء...
-
امان از دست این مدرک گرایی
سهشنبه 3 خردادماه سال 1390 10:49
پیامک زد شبی لیلی به مجنون که هر وقت آمدی از خانه بیرون بیاور مدرک تحصیلی ات را گواهی نامه ی پی اچ دی ات را پدر باید ببیند دکترایت زمانه بد شده جانم فدایت دعا کن مدرکت جعلی نباشد زدانشگاه هاوایی نباشد وگرنه وای بر احوالت ای مرد که بابایم بگیرد حالت ای مرد چو مجنون این پیامک خواند وارفت به سوی دشت و صحرا کله پا رفت اس...
-
خشم چنگیز
شنبه 27 فروردینماه سال 1390 12:34
این مطلب زیبا را امروز دوست عزیزی برایم فرستاده بود که عینا به رویت همه دوستان میرسانم باشد تا از خشم بپرهیزیم و در اتخاذ تصمیمات کمی صبر پیشه کنیم خشم چنگیز یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی...
-
شعر
پنجشنبه 11 فروردینماه سال 1390 09:28
زلیخا گفتن و یوسف شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن *** زلیخا مرد از حسرت که یوسف گشت زندانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
-
ماجرای ملا و شراب فروش!
یکشنبه 1 اسفندماه سال 1389 09:47
سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد . ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل! یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و...
-
سخن بزرگان سیاست
یکشنبه 1 اسفندماه سال 1389 09:43
لنین: تاثیر یک رای از یک گلوله هم بیشتر است . چرچیل: تا حقیقت بجنبد دروغ دنیا را گرفته . گاندی :شکست آن نیست که زمین بخوری . شکست آن است که نتوانی بلند شوی .
-
خوشبختی
چهارشنبه 6 بهمنماه سال 1389 14:02
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود ، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب چنان به دربسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم. ((هلن کلر ))
-
سهیل ای کودک دردانه ی من
یکشنبه 19 دیماه سال 1389 13:45
سهیل ای کودک دردانه ی من چراغ تابناک خانه ی من بگو بابا!چطوره حال سرکار؟ صفا آورده ای،مشتاق دیدار سهیلم منتی برما نهادی که پابر دیده ی بابا نهادی بتو گفتم:دراینجاپای مگذار عنان مرکب خود را نگهدار دراین سامان بغیرازشوروشرنیست شرافت جزبدست سیم و زرنیست شرف،هرگز خریداری ندارد درستی،هیچ بازاری ندارد همه دام و دد یک سر دو...
-
لبخند
یکشنبه 19 دیماه سال 1389 13:41
هیچ کس آنقدر فقیر نیست که نتواند لبخندی به کسی ببخشد و هیچ کس آنقدر ثروتمند نیست که به لبخندی نیاز نداشته باشد.
-
یا علی اصغر(ع)
دوشنبه 22 آذرماه سال 1389 13:42
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 رخت از بوسه ای بی گاه می سوخت نه تنها بوسه از یک آه می سوخت چه کرده آفتاب گرم وقتی رخت درزیرنورماه می سوخت **** پریده رنگ چسبیده زبانت عطش افتاده با تاول به جانت مخند اینگونه ای شیرینم ، به بابا که خون میریزد از چاک لبانت **** برایم مرثیه می خواندی...
-
شعری از شهریار
دوشنبه 22 آذرماه سال 1389 13:30
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند همتم تا می رود ساقه غزل گیرد به دست طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می کند بلبلی در سینه می نالد هنوزم کین چمن با خزون هم آشتی و گل فشانی می کند ما به داغ عشق بازی ها نشستیم و هنوز چشم...
-
یا ابوالفضل
دوشنبه 22 آذرماه سال 1389 13:24
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 مفهوم بلند آفتابی عباس از گریه کودکان کبابی عباس از تشنگیت فرات دلخون گردید والله که آبروی آبی عباس آنانکه ز کین بی پر و بالت کردند پرپر ز جفا، گل جمالت کردند شرمی ز نبی و فاطمه ننمودند زیر سم اسب، پایمالت کردند
-
دلا باید به هر دم یا علی گفت
دوشنبه 8 آذرماه سال 1389 12:11
دلا باید به هر دم یا علی گفت..... دلا باید به هر دم یاعلی گفت نه هر دم بل دمادم یا علی گفت به صدق دل همیشه یاد او بود به هر پیچ و به هر خم یا علی گفت دمیکه روح در آدم دمیدند ز جا برخاست آدم یا علی گفت چو نوح از موج طوفان ایمنی خواست توسل جست و هر دم یا علی گفت ز بطن حوت یونس گشت آزاد ز بس در ظلمت یم یا علی گفت عصا در...
-
راز شعری زیبا که با آواز همای دل انگیز است
چهارشنبه 5 آبانماه سال 1389 11:29
راز در دلم رازی نهان دارم نمیدانم بگویم یا نگویم ترس از آن دارم اگر گویم بریزد آبرویم نمیدانم که رازم را بگویم یا نگویم عاشقم اما پریشانم نمیدانم که رازم را زچشمانت بجویم یا نجویم نمیدانم که رازم را بگویم یا نگویم کن نگاهی در نگاهم یا بگو غرق گناهم یا بگو در اشتباهم عاشقی گم کرده راهم نمیدانم که این ره را بپویم...