ببخشم
دل تنگت گر از آن خاطره رنجید ببخش
خنده گر بر لب شیرین تو خشکید ببخش
دیدن نرگس غماز تو هوش از سر آدم ببرد
دیگ عشق تو اگر باز بجوشید ببخش
گنه دیده و دل بود که دستم
سیب نارس ز گلستان شما چید ببخش
من از آن عارض ماه تو خجالت دارم
چشم زیبا اگر آن لحظه ترا دید ببخش
عطر گیسوی ترا هدیه گرفتم ز نسیم
گل یاد تو اگر باز برویید ببخش
نکته ها داشته ام با تو ز ایام شباب
دل من گر ز همه چشم نپوشید ببخش
گفتم آن خاطره ها مایه خوشحالی تست
گل شادی به دلت گر که نرویید ببخش
باد هم چنگ به گیسوی سیاهت می زد
ژاله گر روی تو بوسید ببخش
تو گل رازقی باغ دل من بودی
دست غارتگر باد ار که تو را چید ببخش
بار دیگر که ترا دیدم و باز
آتش عشق جوانیم خروشید ببخش
بندر انزلی25/10/1394 ساعت منظومه سلمان 12.28
بسیار زیبا و تاثیر گذار...براوو
سلام لطف دارید جناب آقای فرزاد
در شکفتن جشن نوروز براتون سلامتی و بهروزی، طراوت و شادکامی، عزت و کامیابی را آرزومندم.خیلی خوشحال میشم عزیزم به منم سر بزنین
6588